درسهایی که از فروشندگان مترو آموختم:
این روزها داخل مترو که راه میروید، انگار داخل مترو نیستید؛ انگار داخل یک جمعهبازار هستید. این روزها حتی داخل قطارهای مترو که هستید، گاهی حس این را دارید که یک جمعهبازار دارد حرکت میکند روی ریلها. با این وجود، حتی از این دستفروشهای نازنین نیز میتوان درسها یاد گرفت. بخشی از این درسها را با شما نازنینان به اشتراک میگذاریم.
درس پنجم: به سمت مخاطب و مشتری برو؛ کند نباش؛ سنگین نباش
البته تازگیها در بخشی از سکوها، فروشندگان مستقری را هم میبینیم. ولی نکته اینجاست که این گروه نیز در مسیر رفت و آمد مشتریان خود اقدام به فروش میکنند و سریع هم میتوانند جابهجا بشوند.
همین سرعت بالا در جابهجایی و رفتن به سوی مشتری، هر کجایی که هست، میتواند یکی از اسرار بزرگ موفقیت در هر کسب و کاری هم باشد، نه؟
متأسفانه بیشتر اصحاب کسب و کار، در مغازه و شرکت و سایت خود مینشینند و منتظرند که مشتری بر سرشان ببارد. مشتری اینقدر بیکار نیست که سروقت این گروه بیاید؛ اگر دلشان میخواهد که زنده بمانند، این آنها هستند که باید به سمت مشتریها بروند؛ هر کجایی هستند. شاید مشتری در تلگرام باشد، شاید در یک منطقه شلوغ شهر و . و البته شاید در مترو و واگنهایش
---------------------------------------------------------------------------------------
درسهایی که از فروشندگان مترو آموختم: سبکبال باشید، تند و هدفمند حرکت کنید
درسهایی که از فروشندگان مترو آموختم: تخصصی کار کردن
درسهایی که از فروشندگان مترو آموختم: استقامت و تسلیم نشدن
درسهایی که از فروشندگان مترو آموختم: جامعه هدف خود را به خوبی میشناسند
درسهایی که از فروشندگان مترو آموختم: در هر شرایطی راهی پیدا کن
همه چیز در موفقیتهای ظاهری خلاصه نمیشود/ درسهایی که از محمدعلی نجفی، شهردار اسبق تهران یاد گرفتم
لیورپول-بارسا؛ درس پایداری... هرگز، هرگز، هرگز تسلیم نشو؛ هرگز و باز هم هرگز...
مترو ,فروشندگان ,مشتری ,داخل ,هم ,یک ,به سمت ,در مترو ,شاید در ,هر کجایی ,درسهایی که
درباره این سایت